نویسنده: سیدجلال مهدیزاده
چکیده:
آیۀ 18 سوره جن میفرماید: «و أنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أحَدا»؛ (مساجد ویژۀ خداست؛ پس هیچکس را همراه با خدا نخوانید). وهابیان میگویند این آیه بر حرمتِ «درخواست از غیرخدا» دلالت میکند. آنان معتقدند درخواست از غیرخدا، عبادتِ غیرخداست و عبادت غیرخدا شرک است؛ در نتیجه، درخواست از غیرخدا شرک خواهد بود. آنها عقیده دارند که این نوع درخواست از غیرخدا، با آیات قرآن، سنت و سیرۀ سلف مخالفتِ روشنی دارد. در این مقاله، با نقد ادعاهای وهابیت بیان میکنیم که هر درخواستی از غیرخدا حرام نیست و همچنین این نوع درخواست را بهنحو مطلق عبادتِ غیرخدا نمیدانیم. نهیی که در «لا تَدْعُوا» وارد شده، نهی از پرستشِ غیرخداست و آن دعایی که در آیۀ مزبور از آن نهی شده، دعا با اعتقاد به الوهیتِ «الهِ آخر» است. همان طور که وهابیان میگویند، خداوند درخواست از غیرخودش را مورد نهی قرار داده است؛ اما باید توجه داشت که آن غیر، «اله آخر» است، نه هرکسی غیر از خدا. اگر مطلق دعا شرک باشد، چرا حضرت سلیمان (ع) از ملأ، و قوم حضرت موسی (ع) از حضرت موسی (ع)، و حضرت موسی (ع) از حضرت خضر (ع) چیزی را درخواست کردند؟ چرا از خداوند درخواست نکردند؟ زیرا اگر درخواست و طلب از غیرخدا، با اعتقاد به ربوبیت و الوهیتِ غیرخدا باشد، داخل در دعای بهمعنای عبادت میشود و شرک خواهد بود؛ ولی اگر بدون چنین اعتقادی باشد، طلبِ معاونتِ در امور است و اشکالی نخواهد داشت. در این مقاله، به تفاوت میان عبادت و دعا، و وجود مصادیقِ عینیِ درخواست از غیرخدا در قرآن، سنت و سیرۀ سلف، و همچنین تأیید این رویه بهواسطۀ نصوص، پرداخته میشود.