چکیده
ابن تیمیه حرانی که نقش بسزایی در طرح موضوعات چالش برانگیز علیه عقاید شیعی و ترویج آنها دارد، در کتاب «منهاج السنه» که در پاسخ به «منهاج الکرامه» علامه حلی به نگارش درآورده با طرح شبهاتی، تقریبا به تمامی ادعاهای شیعیان و عقائد و ادله آنها اشکال وارد کرده است.
در همین راستا تمامی کلمات علامه حلی(ره) پیرامون امام رضا 6 را مناقشه کرده و یکایک آنها را با تعابیر تند و بعضاً دور از فضای اخلاق، نقدکرده است. 
علمیت و معنویت امام رضا 6 که بزرگان اهل تسنن در برابر علم و معنویت ایشان اقرار می‌کردند؛ اما با این حال ابن تیمیه این مطلب انکار ناپذیر را در قالب سه بخش مورد اشکال قرار داده: اشکال به مقام علمی حضرت و اینکه دیگران اعلم از ایشانند وارد ساخته است؛ نقد به مقام معنوی آن حضرت؛ و نیز اشکال مبنایی دارد و ادعا کرده که ریشة تمام کلمات علامه حلی (ره) غلوّ و تجاهل است.
این پایان نامه به بررسی دیدگاه ابن تیمیه نسبت به موقعیت علمی و معنوی امام رضا 6 می‌پردازد و نگارنده در پی آن است که اولا جایگاه حضرت رضا 6 و تأثیر علمی و معنوی ایشان در جهان اسلام را تا حدودی تبیین کند؛ و ثانیا نصب ابن تیمیه، دروغگویی او و انکار مسلمات نزد فریقین از ناحیه وی مشخص گردد، و ثالثا بی اساس بودن اشکالات ابن تیمیه نسبت به موقعیت علمی و معنوی حضرت رضا 6 با جوابهای نقضی و حلی واضح شود.
  کلید واژه ها: امام رضا 6 ، ابن تیمیه، جایگاه علمی و معنوی، سلف.


خاتمه
در بررسی موارد مختلف از برخوردهای ابن تیمیه با هر آنچه به اهل بیت معصومین = مربوط می‌شود اعم از فضائل و مناقب و موقعیت های مختلفی سیاسی و اجتماعی، به این نتیجه می رسیم که انتقادات و اشکالات وی نسبت به اهل بیت 6 عموما و امام رضا 6 خصوصاً بر گرفته از رویکرد ناصبی گری اوست و هر جا به نفع اوست ارادات خود را به ایشان نشان می دهد و هر جا کمترین ایرادی به عقائد او وارد شود و یا به هر دلیلی ناخوشایند او باشد، با روشهای مختلف سعی در از بین بردن و یا تضعیف فضائل امامان معصومین = می‌کند.
با همین نگاه است که موقعیت علمی و معنوی امام رضا 6 که عالمان بزرگ اهل سنت از امامان در حدیث گرفته تا سایر علماء اقرار به عظمت ایشان داشته اند، را به شدت مورد اشکال قرار داد؛ نسبت به موقعیت علمی دیگران را اعلم از امام دانست و نقل هر گونه روایتی را از ایشان توسط بزرگان علماء انکار کرد و همچنین منکر وجود حتی یک روایت از ایشان در کتب سته اهل سنت شد؛ ادعا کرد که اگر هم روایتی از ایشان وجود دارد، از درجه اعتبار ساقط است زیرا تمامی آنها از اباصلت هروی و مانند او رسیده که به جهت کذاب بودنش قابل اعتماد نیست.
در پاسخ از اشکالات به جوابهای نقضی و حلی اشاره شد؛ 1. وجود روایات مختلف تفسیری و غیر آن در کتب مختلف حدیثی و تفسیری که از مشاهیر عامه است همچون: ( سنن ابن ماجه، معجم الاوسط،تاریخ بغداد، تهذیب الکمال، سیراعلام النبلاء، طبقات الشافعیه الکبری،تفسیر آلوسی و.... ) 
2. وجود نقصهای علمی افرادی که آنها را اعلم از امام معرفی کرده بود، همه نشان از انکار مسلمات توسط ابن تیمیه دارد.
در مورد جایگاه معنوی امام رضا 6 هم تحمل نداشت و افرادی مثل معروف کرخی و ابی سلیمان دارانی که اولا از سران صوفیه اند و ابن تیمیه به شدت با صوفیان مخالف است، و دوماً  مثل معروف کرخی اسلام خود را مدیون امام رضا 6 است و بهترین لحظات زندگی خود را ایام خدمت نزد امام6 می‌داند؛ با این حال ابن تیمیه در اینجا زهد صوفی گرایانه آنها را از امام برتر می‌داند، و این افراد را زاهدتر از امام می‌شمرد که برای خواننده محترم توجه به نکاتی که ذیل اشکالات وی مطرح شد کافی است بر اینکه بیشتر متوجه تعصب و خصومت ابن تیمیه با خاندان نبوت شود.
شواهدی که علامه حلی(ره) در فضیلت امام رضا 6 مطرح نمود را نیز مناقشه کرده و منشأ عقائد شیعه نسبت به امامان و غیر آن را غلوّ دانسته و ادعا کرده: آنچه شیعه به عنوان دلیل عقائد خود ادعا می‌کند، خرافاتی بیش نیست؛ که جواب از این اشکالات بی اساس نیز بیان شد، کسی که به کتب استدلالی شیعه در تمام مسائل مراجعه کند قوت ادله پر واضح است که منکر آن یا جاهل است و یه خود را به جهل زده و یا تعصب و عناد می ورزد.
در کنار این جوابیه های مطرح شده، موقعیت و تأثیراتی که امام رضا 6 در جهان اسلام داشتند نیز بیان شد که به خوبی نشان می دهد فضای موجود در عصر امام از حساسیت زیادی برخوردار بوده که حضرت به عنوان حجت الهی، از طرفی وظیفه حفظ شیعیان از عقائد انحرافی که رواج پیدا کرده بود؛ و از طرف دیگر نیز هدایت جامعه اسلامی را به عهده داشت که عقائد عموم جامعه را از گزند انحرافات دشمنان داخلی و خارجی در حوزه توحید و نبوت و امامت و اخلاق و.... حفظ کند و امام 6 به خوبی هر چه تمام این رسالت را انجام دادند که آثار و برکات آن تا به امروزه مشاهده می‌شود.

 

تعداد بازدید :402
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) است.